زمانی که به جنگل رسیدید و آماده شکار شدید، ناگهان اتفاقی عجیب رخ داد. دوست و همراه شما که تا همین چند لحظه پیش بسیار خوش رو، متین، مهربان و همراه بود، تبدیل به جادوگری افریته شد. اتفاقی که شما را حیرت زده کرد. به محض اینکه که تصمیم گرفتید شکار را شروع کنید، استرس، ترس، دلهره، حیرت و جو عجیبی که در آنجا حاکم شد، باعث شد تا نتوانید آن طور که باید شکار کنید و با تحمل ضرر، از جنگل (بازار) خارج شدید. خروج از جنگل نیز، جادوگر را دوباره تبدیل به دوست و همراه شما کرد. انگار که این جنگل جادویی، جایی بود که شخصیت افراد را تغییر میداد. خود واقعی هر فرد را نشان میداد. در نهایت همه شما به یک چالش مشترک رسیدید. چالش شما این است که تا زمانی که از جنگل جادویی فاصله دارید، همه چیز عالی پیش میرود. به محض اینکه وارد جنگل میشوید، دوست و همراه همیشگی شما تبدیل به یک جادوگر بد ترکیب میشود که با سحر هایش، احساس ترس، طمع، خشم، بی حوصلگی، هیجان، عدم اعتماد به نفس و… را در شما به وجود می‌آورد.